کد مطلب:154159 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:116

محمد حنفیه مختار را تائید می کند
مختار تصمیم داشت در محرم سال 66 خروج كند ولی با پیش آمد غیر مترقبه ای یكماه بتأخیر افتاد و آن این بود كه جمعی از شیعیان با هم نشستند و گفتند مختار از ما بیعت گرفته كه خروج كند و با او بجنگیم اما چون حساب دین و آخرت در پیش است مطمئن


نیستیم كه حقیقتا او را نزد محمد حنفیه مأموریت داشته باشد صلاح آن است كه چند نفر بمدینه رفته و تحقیق كنیم.

عبد الله بن شریح و سعید بن منقذ ثوری و سعر بن ابی سعر حنفی و اسود بن جراد كندی و قدامة بن مالك جشمی عازم مدینه شدند بخدمت محمد بن حنفیه شرفیاب گردیدند، عبدالله شریح اظهار داشت: شما خانواده ای هستید كه خداوند شما را بفضل خود مخصوص گردانیده و به نبوت مفتخر ساخته و احترام شما را بر امت واجب گردانیده، همه حق شما را می شناسند مگر آنانكه از جاده حقیقت منحرف شده اند و شما به مصیبت حسین بن علی علیه السلام مبتلا شدید كه در حقیقت مصیبتی برای تمام مسلمانان بود، و اینك مختار بن ابی عبید مدعی است كه از طرف شما مأموریت دارد تا قیام كند و انتقام خون حسین را بگیرد و با كتاب خدا و سنت پیامبر در میان ما رفتار كند، آمده ایم تا بپرسیم اگر امر میفرمائید از او پیروی نموده و اگر نه دست از او بكشیم؟

محمد حنفیه پس از حمد و ثنای پروردگار در پاسخ ایشان گفت: اینكه گفتید خداوند ما را مخصوص بفضل خود گردانیده است، آری خداوند به هر كه بخواهد عطا می كند كه خدا صاحب فضل بزرگی است [1] و اما این كه گفتید: حسین علیه السلام شهید شد اینهم از علوم غیب الهی است كه شهادت برای او نوشته شده بود و به این وسیله عده ای را بالا برد و افرادی را خوار گردانید.

و اما آنچه مربوط به سوأال شما است از اطاعت و پیروی كسیكه بخونخواهی ما قیام كرده، به خدا دوست دارم كه خدا از دشمنان ما انتقام بگیرد به دست هر كه بخواهد.

فرستادگان از نزد محمد بیرون آمدند و با هم گفتند: محمد عمل مختار را تصویب كرد زیرا اگر موافق نبود می فرمود: چنین نكنید [2] .



[1] سوره حديد 29.

[2] طبري 605:8 ابن اثير 214:4 طبقات 72:5.